سه ماهگیت مبارک عشقم
سامیار نازم دوم مهر ماه سه ماهه شد عزیزم باید ببخشید که مامان با این همه تاخیر برات مینویسه اما قول میدم از این به بعد بیشتر و به موقع وبلاگتو آپ کنم . ...
نویسنده :
سمیرا
10:48
پسرک دو ماهه ی من
عزیزم اینم گلچینی از عکسای دو ماهگیت . عزیزم توی این دو تا عکس آخر چشمت همش اشک میومد و قرمز میشد قربون چشمای خوشگلت برم ...
نویسنده :
سمیرا
10:33
2 ماهگیت مبارک گلم
سامیار جونم پسر قشنگم دوم شهریور ماه دوماهگیت رو جشن کوچولوی سه نفره گرفتیم پسرعزیزم روز به روز داره بزرگتر و خواستنی تر میشه فدات بشم عسل مامان عاشقتم . ...
نویسنده :
سمیرا
18:25
12 مرداد ماه
سامیار گلم روز 12 مرداد دردناک ترین روز زندگیم بود چون قرار بود بریم شما رو ختنه کنیم وای که چقدر ناراحت بودم خیلی استرس داشتم اصلا دوست نداشتم ببرمت ولی هر چی زود تر میبردیمت بهتر بود دردش کمتر بود دلم نمیخواد دوباره اون روزو یاداوری کنم فقط همینو بگم که توی مطب که بودیم انگار بهت الهام شده بود که قراره چی بشه خیلی بی قراری میکردی الهی بمیرم برات عزیزم من که طاقت نیوردم رفتم بیرون ولی از اونجا هم صدای جیغو گریتو شنیدم فدات بشم الهی خدارو شکر که زود تموم شد عزیزم وقتی اومدیم خونه خیلی بی حال بودی الهی بمیرم نبینم پسرم گره میکنه و درد داره . اینم یه عکس از وقتی که خوابیده بودی قربونت برم اینقدر گریه ک...
نویسنده :
سمیرا
11:47
مهمونی به دنیا اومدن سامیار جون
سلام پسر عزیزم خوبی قربونت برم بالاخره بعد از کلی غیبت موفق شدم بیام برات بنویسم عزیزم توی این چند ماه کلی تعریف برات دارم ولی مجبورم خیلی کوتاه یه گریزی بزنم . اول از همه اینکه من وبابایی تصمیم گرفتیم به مناسبت به دنیا اومدن فرشته کوچولوی نازمون یه مهمونی برات بگیریم ولی چون ماه رمضان بود گذاشتیم بعد از ما رمضان روز 10 مرداد ماه برات مهمونی گرفتیم در کل خیلی خوب بود شما هم خیلی پسر خوبی بودی و اصلا اذیت نکردی قربونت برم هر چی که هدیه گرفتی هم برات ریختیم به حسابت. عزیزم اینم از عکسای شما که همش خواب بودی فدات بشم الهی. اینم عکس کارت دعوت ...
نویسنده :
سمیرا
11:06